كلمه "مريم" در لغت آن شهر، به طورى كه گفته اند به معناى زن عابد است، و نيز زن خدمتكار است، از همين جا معلوم مى شود كه چرا اين مادر دختر خود را بلافاصله بعد از وضع حمل مريم ناميد، و چرا خداى تعالى اين عمل او را حكايت كرد، خواست تا بعد از نوميدى از زاييدن پسرى كه محرر براى عبادت و خدمت باشد بلادرنگ همين دختر را براى اين كار محرر كند، پس اين كه گفت: "سميتها مريم"، به منزله اين است كه گفته باشد: "من اين دختر را براى تو محرر زاييدم" دليل بر اين كه جمله نامبرده به منزله صيغه نذر است، اين است كه خداى سبحان دنبالش اين نذر را قبول نموده و مى فرمايد: "فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَها نَباتاً حَسَناً...".
حضرت آدم علیهالسلام نخستين پيامبر الهى و پدر بشر است.
وجه تسميه آدم
«آدم» يعنى خاك قرمز؛ وى از مواد أرضى آفريده شد و جاندار گرديد «أداما» لفظى است عبرى و به معنى گرد و خاك و يا زمين قابل زراعت مى باشد و مبداء اشتقاق اسم آدم از آن است. (تورات، سفر تكوين 2:7) (قاموس مقدس در لغات: «آدم» و «زمين»).[۱]
امام علی عليه السلام در پاسخ به پرسش از علت نامگذاري آدم و حوا به اين نام ها میفرماید: «إنّما سُمّيَ آدَمُ آدَمَ لأنّهُ خُلِقَ مِن أديمِ الأرضِ، و ذلكَ أنّ اللّه َ تباركَ و تعالي بَعَثَ جَبرئيلَ عليه السلام و أمرَهُ أن يأتِيَهُ مِن أديمِ الأرضِ بأربَعِ طِيناتٍ: طينَةٍ بَيضاءَ و طينَةٍ حَمراءَ و طينَةٍ غَبراءَ و طينَةٍ سَوداءَ و ذلكَ مِن سَهلِها و حَزنِها. ثُمَّ أمَرَهُ أن يأتيَهُ بأربَعِ مِياهٍ: ماءٍ عَذبٍ و ماءٍ مِلحٍ و ماءٍ مُرٍّ و ماءٍ مُنتِنٍ. ثُمّ أمرَهُ أن يُفرِغَ الماءَ في الطِّينِ و أدَمَهُ اللّه ُ بيَدِهِ فلَم يَفضُلْ شيءٌ مِن الطِّينِ يَحتاجُ إلَي الماءِ، و لا مِن الماءِ شيءٌ يَحتاجُ إلَي الطِّينِ. فجَعَلَ الماءَ العَذبَ في حَلقِهِ و جَعَلَ الماءَ المالِحَ في عينَيهِ و جَعَلَ الماءَ المُرَّ في اُذنَيهِ و جَعَلَ الماءَ المُنتِنَ في أنفِهِ».
پروردگارا ! بی تردید ما [ صدای ] ندا دهنده ای را شنیدیم [ که مردم را ] به ایمان فرا می خواند که به پروردگارتان ایمان آورید . پس ما ایمان آوردیم . پروردگارا ! گناهان ما را بیامرز , و بدی هایمان را از ما محو کن , و ما را در زمره نیکوکاران بمیران .(سوره مبارکه آل عمران آیه شریفه 193)