به معنی دیگر است مؤنث آخر به صیغه اسم فاعل در قرآن به معنی عالم دیگر آمده پس از دنیا که بندگان برای مکافات و پاداش کردار بدانجا می روند. در مقابل عالم آخرت عالم دنیاست یعنی عالم پست و فرومایه یا عالم اولی «فَلِلَّهِ الْآخِرَةُ وَالْأُولَى» . (نجم، 26)
و به هر چیزی که خدا به تو عطا کرده از قوای ظاهره و باطنه و مال و سایر نعمت های دنیا بکوش تا ثواب و سعادت دار آخرت تحصیل کنی و بهره ات را هم از دنیا فراموش مکن و تا توانی به خلق نیکی کن چنان که خدا به تو نیکویی و احسان کرده و هرگز در روی زمین فتنه و فساد بر نینگیز که خدا مفسدان را ابدا دوست نمی دارد(سوره مبارکه قصص آیه شریفه 77)
آخِر به دو معنای منتهى و مرجع اشياء و باقى و ابدى از اسماء و صفات الهى است.
آخر بر وزن فاعل و از ريشه (ا ـ خـ ـ ر) به معناى تأخر، در مقابل تقدّم است.[۱] اين مادّه در فعل ثلاثى مجرّد كاربردى ندارد؛ امّا در بابهاى تفعيل، تفعّل، استفعال و نيز به شكل مؤنث «الاخرة» و جمع سالم «آخرين» استعمال مىشود. واژه آخر در قرآن، فقط يك بار، به صورت اسمى از اسماى حسناى الهى بكار رفته است: «هُو الأوَّلُ والأخِرُ والظَّهِرُ و الباطِنُ و هُوَ بِكلِّ شىء عَليمٌ». (سوره حديد/57، 3) آخر از اسماء و صفات ذاتى حق تعالى شمرده شده[۲]و به معناى مرجع و غايت اشياء و ذات باقى و ابدى است و مانند ديگر اوصاف الهى، حكايتگر كمال وجودى حق تعالى، عين و متّحد با ذات مقدّس او است؛ چنانكه اين نسبت بين خود اوصاف ذاتى حق نيز وجود دارد؛ ذات حق همانگونه كه آخر است، اوّل نيز هست و بين اوليّت و آخريّت حق تعالى هيچگونه ناسازگارى يافت نمىشود؛ زيرا اوليّت او عين آخريتش و آخريت او عين اوّليت او است[۳] و اين معنا به خداوند متعالى اختصاص دارد؛ چنانكه اين اختصاص از حصر آيه «هو الأوَّلُ والأخِر» بدست مىآيد.